داستان عشق، ثروت، موفقیت
زنی از خانه بیرون آمد و سه پیرمرد را با چهرههای زیبا جلوی در دید.
به آنها گفت: " من شما را نمی شناسم ولی فکر می کنم گرسنه باشید، بفرمائید
داخل تا چیزی برای خوردن به شما بدهم.
آنها پرسیدند: " آیا شوهرتان خانه است؟ "
زن گفت ....