روزي مردکوري روي پله هاي ساختمانی نشسته وکلاه و تابلویی را درکنار پایش قرار داده بود روي تابلو خوانده می شد: من کور هستم لطفا کمک کنید. روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت ...