دسته بندی وبلاگ

راز موفقیت

راز موفقیت

 
مرد تاجری در عمق بدهی بود و نمی توانست راهی برای خروج از آن ببیند. طلبکاران در تعقیب او بودند. تامین کنندگان خواستار پرداخت بودند. او در پارک فکر کرد که آیا چیزی می تواند شرکتش را از ورشکستگی نجات دهد. ناگهان پیرمردی پیش او ظاهر شد و گفت: "می‌بینم که چیزی تو را آزار می دهد". پیرمرد پس از گوش دادن به مشکلات مرد تاجر ، گفت: "من معتقدم ، می توانم به تو کمک کنم". او از مرد نام خود را پرسید ، یک چک نوشت ، و آن را به دست او داد و گفت: "این پول را بردار. دقیقاً یک سال بعد با من در اینجا ملاقات کنید و می توانید در آن زمان این پول را به من پس بدهید. "

سپس برگشت و ناپدید شد. مرد تاجر در دست خود چکی به مبلغ دویست هزار دلار مشاهده کرد که توسط یکی از ثروتمندترین مردان جهان امضا شده است. او فکر کرد و گفت: "اکنون نگرانی های پولی من در یک لحظه به پایان رسیده است".

با این وجود ، بازرگان تصمیم گرفت ابتدا چک را در صندوق امانات خود بگذارد. او فکر کرد ، فقط دانستن اینکه پول در آنجا وجود دارد ، به او این نیرو را می دهد تا راهی برای نجات تجارت خود پیدا کند.

با خوش بینی دوباره ، او در مورد قراردادهای بهتر مذاکره کرد و شرایط تأدیه طولانی را از تامین کنندگان خود دریافت کرد و شروع به انجام معاملات بزرگ کرد. در عرض چند ماه ، او دیگر بدهی نداشت و مجددا پول درآورد.

دقیقاً یک سال بعد ، تاجر با چک دست نخورده ( نقد نشده ) پیرمرد به پارک بازگشت. پیرمرد ظاهر نشد و مرد تاجر تصمیم گرفت صبر کند. مدتی بعد ، مرد تاجر پیرمرد را دید و فکر کرد با چند کلمه تشکر چک را به او تحویل دهد.

پس از مدت کوتاهی ، تاجر دید که پرستاری برای گرفتن پیرمرد فرار می کند. او گریه کرد: "خیلی خوشحالم ، او را گرفتم". "امیدوارم او شما را اذیت نکرده باشد. او بارها از بیمارستان روانی فرار می کند و به همه می گوید که او راکفلر است "و او پیرمرد را با خود برد. مرد تاجر متحیر فقط شوکه شده آنجا ایستاد! در طول سال ، او با اطمینان خرید و فروش سهام عظیم و معاملات بزرگ انجام داده بود ، چون متقاعد شده بود که دویست هزار دلار با خود دارد!

ناگهان ، تاجر فهمید که پول راکفلر نیست ، چه واقعی یا تصور شده ، که زندگی او را چرخانده است. این اعتماد به نفس پیدا شده جدید او بود که به او قدرت دستیابی به هر چیزی را می داد که می خواست و این ناشی از تلاش های خودش بود: تعهد ، فداکاری و سخت کوشی

tr BAŞARININ SIRRI

کلمات کلیدی

,